دیگ و بویلر بخار در کلیسا
دن هاوهان يكي از معروفترين مهندسين تاسيسات آمريكا و مولف چندين كتاب و هم مقاله جالب درباره تاسيسات است كه معمولا تجربيات گرانبهاي خود را به شيوه اي خاص وآميخته با نوعي طنز بيان مي كند.اين يكي ديگر از مقالات اوست كه نكات مفيدي را درباره سيستم گرمايش با بخار در كليسا مطرح مي كند.اين نكات قاعدتا در ساختمانهاي مشابه،مثل مسجد،نيز مصداق دارند.
در دنياي مهندسين تاسيسات يك قانون طلايي هست كه مي گويد :هرگز براي قوم وخويشها، دوستان و كليساي محله تان كارنكنيد،چون اسم آن را "كار"نمي شود گذاشت! والبته من هميشه اين قانون را ناديده مي گيرم . براي همين هم رهنمودهايي را در چنته ام آماده دارم تا اگر روزي كشيش محله مان فهميد كه من از سيستمهاي بخار قديمي سر در مي آورم،به او بگويم.
-اگر كليسا نياز به يك ديگ جديد دارد،خاطرجمع شويد كه ظرفيت ديگ بخار متناسب با ظرفيت رادياتورها انتخاب مي شود،نه تلفات حرارتي ساختمان.
ظرفيت حرارتي ديگ بايد كاملا با ظرفيت سيستم لوله كشي و توانايي رادياتورها براي چگالش (تقطير) بخار مطابقت داشته باشد.كليساها به لحاظ اينكه در طول هفته چند ساعت در يك روز خاص يا جهت مراسم ويژه اي محل تجمع مردم هستند،نياز به سيستم گرمايشي دارند كه پس از راه اندازي به سرعت قادر به گرم كردن سالن باشد.
كليسامعمولا سقف بلندي دارند كه لازم نيست تا نوك آن گرم شود.از اين رو سيستم گرمايش با بخار در اين ساختمانها (شامل سيستم لوله كشي،رادياتورهاو ديگ)عامدا كوچكتر از اندازه محاسبه اي انتخاب مي شودتا جابجايي هوا فقط با هدف گرم كردن مردم صورت گيرد وبي جهت تا زير گنبد كليسا گرم نشود .به همين دليل استفاده از هواكشهاي سقفي در كليسا كاري ناشيانه است كه فقط سبب گرم كردن غيرضروري سقف كليسا و دورريختن هواي گرم لايه هاي پاييني فضا ميشود واين يعني آتش زدن پول بي زبان.
به ياد داشته باشيدكه "گرما" بالا نمي رود بلكه اين هواي گرم است كه متصاعد مي شود.اما اين هواي گرم فقط آنقدر بالا مي رود كه سرد شود،آنوقت نزولش آغاز مي گردد.با كوچكتر گرفتن تاسيسات بخار كاري مي كنيم كه فقط مردم حاضر در كليسا گرم نگه داشته شوند،سرد بودن سقف اصلا مهم نيست .راستي اين را گفتم در هيچ كتابي ننوشته اند؛تجربه شخصي من است كه حالا شما آنرا مي دانيد.تنها راه انتخاب ديگ بخار مناسب براي تعويض با ديگ قديمي اين است كه ظرفيت حرارتي تك تك رادياتورها را بررسي كرده و آنها را جمع بزنيد.بعد ميزان تلفات حرارتي سيستم لوله كشي را هم محاسبه كنيد.
براي اين كار برحسب اينكه لوله ها عايق دار يا بدون عايق باشند،ضريب پرت حرارتي لوله ها را از جداول مربوطه در آوريد.ناگفته پيداست كه تلفات حرارتي لوله هاي لخت بيشتر از لوله هاي عايق دار است.اگر عايق لوله ها از نوع آزبسيتي است، آنرا با يك عايق مناسب تعويض كنيد.با اين كار بخار مسافت بيشتري را به همان صورت بخار طي مي كند؛آخر ناسلامتي قرار است بخار در رادياتورها تقطير شود نه در لوله ها.به اين ترتيب به جاي اسراف انرژي ،مقدار قابل توجهي پول كماكان در صندوق كليسا مي ماند.دعاي خير فراموش نشود.
-هيچ سيستم بخاري نيست كه به هواگير نياز نداشته باشد.
اگر شما در يك سيستم بخار ،هواگير نديديد پس خوب نگاه نكرده ايد لوله هاي بخار هيچوقت خالي نيستند.
هميشه پرند از بخار،هوا يا چگاليده.بسياري از تاسيسات چي ها موقع رفع عيب سيستم "هوا" را فراموش مي كنند چون آن را نمي بينند.اما"هوا" وجود دارد وهر جا هوا باشد ،بخار نمي تواند برود.براي اينكه بخار را به آن جاهايي كه مي خواهيد بفرستيد بايد هواي مزاحم را تخليه كنيد.اتفاقا سيستم هاي قديمي بخار تعداد قابل توجهي هواگير دارند؛خوب سيستم را بررسي كنيد آنها را خواهيد يافت.اگر روي اين هواگيرها در پوش گذاشته بودنددر پوش ها را برداريد.
-هواگيرهاي لوله هاي اصلي براي سيستم بخار بالاترين اهميت را دارند.
در هر سيستم بخار چنانچه رادياتورها هواگير داشته باشند لازم است كه در نزديكي انتهاي لوله هاي اصلي بخار هم هواگير نصب شود.بايد با هواي درون لوله هاي اصلي وهواي داخل رادياتورها جداگانه مبارزه كرد.اگر اين را به خاطر داشته باشيد با مشكلي برخورد نخواهيد كرد.هواگيرهاي لوله هاي اصلي اگر در ست نصب شوند بسيار موثر خواهند بود.
=تله هاي بخار،سبب توزيع صحيح بخار در سيستم مي شوند.