روسایی که ممکن است درکنارشان دیوانه شویم
روسایی که ممکن است درکنارشان دیوانه شویم
روسای بدقلق:
این دسته از روسا ذاتا افراد بدی نیستند، اما از لحاظ احساسی و روانی به نوعی محدود شده اند. هر کدام از آنها در درون خود ترس یا عقیده ای از پیش دارند که فقط براساس آن عمل می کنند.
روسای افراطی:
اینها افرادی هستند که با رفتار افراطی خود بقیه را در جایگاهی پست و در موقعیت بازنده قرار می دهند. بجز در مواردی خاص، کار کردن برای این افراد اصلا جالب نخواهد بود و از آنجا که آنها معمولا نمی توانند با کسی به جز خودشان همدلی کنند، به شیوه های مختلفی با کارکنان بدرفتاری می کنند.
روسای طفره رو:
این دسته از روسا از رویارویی با دیگران می ترسند و از هر موقعیتی که واکنش منفی به وجود آورد، دوری می کنند. معمولا این افراد رفتار غلط کارکنانشان را می بینند اما ترس از رویارویی نمی گذارد تا وارد ماجرا شوند. آنها به جای این کار به نوعی چشم خود را به روی ماجرا می بندند و با وجود این که توانایی دخالت دارند، هیچ کاری انجام نمی دهند.
روسای خودبین سلطه جو:
خودبینان سلطه جو معمولا افرادی خودساخته هستند که احتمالا در اوایل زندگی مشکلاتی داشته اند که توانسته اند بر آنها پیروز شوند. آنها در کنترل افراد استادند.
این افراد که بشدت بااستعداد و باانگیزه هستند نمی توانند با انتقاد کنار بیایند. یکی از نشانه های وجود چنین رئیسی نرخ بالای جابه جایی کارکنان است. از آنجا که این فرد بسیار سلطه جو بوده و از ارزش دیگران می کاهد، افراد کمتری حاضرند برای مدت طولانی با او کار کنند.
روسای غایب:
اینها روسایی هستند که حضور فیزیکی دارند، اما بودن و نبودنشان فرقی نمی کند. این دسته از روسا هیچ توجهی به حوزه تحت مدیریت خود ندارند چون علایق آنها جای دیگر است. اگر برای چنین مدیری کار می کنید احتمالا مسوولیت هایی خواهید داشت که از شرح وظایف شما بسیار گسترده ترند.
روسای ناراضی:
نوع دیگر از روسا که می توانند واقعا شما را دیوانه کنند، روسای ناراضی هستند. آنها در ابتدا بسیار بزرگوارند و شما را بسیار باهوش و باظرفیت کاری بسیار بالا قلمداد کرده و از شما به گرمی استقبال می کنند. با این حال پس از گذشت زمان اندکی، احساس می کنید هیچ کدام از کارهایتان به اندازه کافی خوب نیست برای این احساس شما دلیل درستی وجود دارد. رئیس هیچ گاه راضی نمی شود.
روسای دزد:
آخرین نوع روسا کسانی هستند که ایده های خوب دیگران را به خود نسبت می دهند. این دزدان محل کار، شما را تشویق می کنند تا ایده های عالی خود را مطرح کنید و بعد در جای دیگر آنها را به خود نسبت می دهند.
اگر هم در مورد این که چرا این کار را کرده است از او سوال کنید، یا دلیل می آورد و یا کرده خود را انکار می کند. در نهایت از این که مورد سوءاستفاده قرار گرفته اید احساس خشم و ناراحتی می کنید.
واکنش شما نسبت به کشمکش در محل کار
معمولا اختلاف ها در محیط کار ایجاد می شوند، زیرا تفاوت وجود دارد. تفاوت در عقیده، شخصیت، اهداف، سلیقه، ارزش ها، دیدگاه ها و... اگر شما به اختلاف به صورت درگیری، کشمکش، برنده ها و بازنده ها بنگرید ممکن است تدافعی یا تهاجمی شوید پس سعی کنید به کشمکش به عنوان فرصتی برای حل اختلاف ها، رسیدن به یک راه حل رضایت بخش، فرصتی برای پیشرفت و بهبود بخشیدن به روابط وشرایط کاری بیندیشید. این دیدگاه کمتر احتمال دارد منجر به تنش شود، برای از بین بردن کشمکش و تنش در محیط کار:
ـ قبول داشته باشید که اختلاف وجود دارد چرا که اگر در مرحله اولیه آن را نادیده بگیرید حل آن بعدا مشکل تر خواهد شد.
ـ مسائل و نگرانی های اصلی را مشخص کرده و صداقت را تشویق کنید.
ـ در پی راه حل های مناسب برای حل اختلاف باشید. خلاق و عاری از تعصب باشید و ارزیابی یا قضاوت نکنید.
ـ همیشه از زبانی استفاده کنید که واقعی و بی طرف باشد و از احساسات و سرزنش بپرهیزید.
این موارد را رعایت کنید
ـ در ارتباط اداری، رفتارهای کلامی و غیرکلامی را که به نظر بی اهمیت می رسند، دست کم نگیرید. بعضی کلمات به ظاهر بی اهمیت، ممکن است در ارتباط اداری معنای بسیاری داشته باشد.
ـ در محیط های اداری کشور معمول این است کارمندی را که ارتباط موثری با رئیس خود برقرار می سازد، به چاپلوسی و دورویی متهم می کنند، پس لازم است که فرد همزمان ضمن حفظ ارتباط موثر با مقام مافوق، به اعتمادسازی و همدلی با همکاران خود بپردازد.
ـ متواضع و فروتن باشید. در محیط های اداری، اشخاص دوست ندارند که فردی مرتب از خود تعریف کند و برای تحت تاثیر قراردادن آنها تلاش نماید.
ـ اشتباه خود را بپذیرید. اعتراف به اشتباه در محیط کار، یکی از بهترین کارهاست. پذیرفتن اشتباه به معنای
خلع سلاح دیگران است. البته لازم نیست در این کار زیاده روی کنید. گفتن یک جمله «من اشتباه کردم و متوجه آن می شوم» کفایت می کند.
ـ خودمحور نباشید و به قابلیت های دیگران اعتماد کنید. به دیگران در انجام دادن کارها به بهترین وجه ممکن اطمینان داشته باشید.
ـ در مورد کلمات خود فکر کنید. هرگز تصور نکنید که دیگران درباره کلمات شما مثل شما فکر می کنند.
ـ با انتقادهایی که از عملکرد شما می شود، با حساسیتی مثبت و حالت پذیرش برخورد کنید.
ـ اگر همکاری لطفی به شما کرد یا برای انجام دادن کاری برای شما از خواسته خود گذشت، قدردانی و سپاسگزاری کنید.